سکوت

I dont know why they call it heartbreak. It feels like every part of my body is broken too.

.
من نمی دانم چرا می گویند قلب انسان می شکند. گویی تمام وجودم شکسته است

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

To have somebody tell you that he/she loves you

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

اگرگاهی ندانسته به احساس توخندیدم...

 ویاازروی خودخواهی فقط خودراپسندیدم...

اگرازدست من درخلوت خودگریه ای کردی...

اگربدکردم وهرگزبه روی خودنیاوردی....

اگرزخمی چشیدی گاه گاهی اززبان من...

اگررنجیده خاطرگشتی ازلحن بیان من...

 حلالم کن...

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

حلالم کن کمی بعد از پشیمونی


دم رفتن به بی راهه همون لحظه


که تو گفتی تو هم با من نمیمونی


حلالم کن واسه نون و نمک هامون


حلالم کن واسه دریای چشمامون


حلالم کن کمی بعد از پریشونی


دم مردن تو این تشویش 


که میری یا که میمونی


حلالم کن به امیدی که برگردم


به امیدی که تو دنیام بمونی


حلالم کن دم رفتن که بعد از این مجالی نیست


دارم میرم و میمیرم نگو عین خیالم نیست


حلالم کن تو ای ناجی که میشه سرپناهم شی


حلالم کن خود خوبی که میشه سجده گاه باشی 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

برو و پشت سرت را هم نگاه نکن ، از تو بیزارم ، بهانه هایت را برایم تکرار نکن
حرفی نزن ، بی خیال ، اصلا مقصر منم ، هر چه تو بگویی ، بی وفا منم!
نگو میروی تا من خوشبخت باشم ، نگو میروی تا من از دست تو راحت باشم…
نگو که لایقم نیستی و میروی ، نگو برای آرامش من از زندگی ام میروی….
این بهانه ها تکراریست ، هر چه دوست داری بگو ، خیالی نیست….
راحت حرف دلت را بزن و بگو عاشقت نیستم ، بگو  دلت با من نیست و دیگر نیستم!
راحت بگو که از همان روزاول هم عاشقم نبودی ، بگو که دوستم نداشتی و تنها با قلب من نبودی
برو که دیگر هیچ دلخوشی به تو ندارم ،  و هیچ احساسی به تو ندارم
سهم تو، بی وفایی مثل خودت است که با حرفهایش خامت کند، در قلب بی وفایش گرفتارت کند ، تا بفهمی چه دردی دارد دلشکستن!
برو، به جای اینکه مرحمی برای زخم کهنه ام باشی ،درد مرا تازه تر میکنی !
حیف قلب من نیست که تو در آن باشی ،تمام غمهای دنیا در دلم باشد بهتر از آن است که تو مال من باشی….
حیف چشمهای من نیست که بی وفایی مثل تو را ببینند ، ، !
، برو و دیگر اسم مرا صدا نکن
بگذار در حال خودم باشم ، بگذار با تنهایی تنها باشم …

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

مثل غروب ، بک غروب دلگیر یک غروب نفسگیر دلم گرفته است...

دلم از همه چیز و از همه کس گرفته است.....

مثل دیوانه ها ، مثل یک دیوانه تنها و  بی کس درد دل های دلم را با دلم در میان میگذارم...

دلی که خود پر از درد است ، دلی که درون آن پوچ و خالی هست می شنود دردهایش را!

درد هایش را می شنود تا شاید دوایی را برای آن بیابد...

دلم گرفته است مثل لحظه پر پر شدن شاخه ای از یک گل سرخ...

مثل لحظه رفتن مهتاب در پشت ابرهای سیاه دلم گرفته است ...

احساس تنهایی در من بیشتر شده است و تنهایی جای خالی دلم را با حضورش پر کرده است...

دستانم را با دستان سردش گرفته است ، و مرا در آغوش بی مهر خود برده است...

لحظه ای که دلتنگ می شوم دلم میگیرد و آن لحظه که دلم میگیرد احساس تنهایی میکنم...

کاش دلتنگ نمی شدم و ای کاش درد تنهایی مرا خرد نمی کرد...

چه لحظه های غریبی است.... نفسگیر ، بی عاطفه و سرد...

چشمانی خسته ، دلی شکسته ، ای وای باز این دل به غم نشسته...

آن زمان بود که دوای درد خود را یافتم....

دوای تمام غم ها ، غصه ها ، و تنهایی ام!

یک قطره اشک ، دو قطره اشک ، سه قطره اشک ، گونه ای خیس ، و صدای نفسگیر گریه هایم.

در پایان آرام آرام و خالی خالی شدم از غم ها و غصه ها !

آری آرام شدم.... خالی شدم.... و بغض دیرنه ام شکسته شد....

کاش از همان اول می دانستم دوای درد من درون چشمهایم هست.....

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

  آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش

می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …

  اینه است خاصیت دوست داشتن یک طرفه …

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

خدایا، خوب نگاه کن این کودک درمانده از روزگارت را ... این است حال و روز دلدادگی و دلواپسی  من ... نگو  این تاوان عشق است که خوب می دانم تو بر بنده های مجنونت عاشق تری ...
نگذار بودنت را فراموش کنم که اینک تنها تو برایم مانده ای و بس
نگذار! ... مرا به خود وامگذار که اگر لحظه ای بودنت را از یاد برم، از بودن خود دست خواهم کشید.
نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

 

دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ….

همه چیز گذشت و تمام شد ، 

انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی ، ، راهی ندارم برای فرار از غمهایم…

این هم جرم من بود از اینکه برایت مثل دیگران نبودم، کسی بودم که عاشقانه تو را دوست داشت ،دلی داشتم که واقعا هوای تو را داشت ….

دیگرگذشت ، حالا تو نیستی و من جا مانده ام ، تو رفته ای و من بدون تو تنها مانده ام ، تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام….

فکر دل دادن و دلبستن را از سرم بیرون میکنم ، هر چه عشق و دوست داشتن است را از دلم دور میکنم،اگر از تنهایی بمیرم هم دلم را با هیچکس آشنا نمیکنم….

دیگر بس است ، تا کی باید دلم را بدهم و شکسته پس بگیرم، تا کی باید برای این و آن بمیرم؟

در حسرت یک لحظه آرامشم ، دلم میخواهد برای یک بار هم که شده شبی را بی فکر و خیال بخوابم…

تو هم مثل همه ، هیچ فرقی نداشتی ، هیچ خاطره ی خوبی برایم جا نگذاشتی ،حالا که رفتی ، تنها غم رفتنت را در قلبم گذاشتی….

گرچه از همان روز اول میخواستمت ، گرچه برایم دنیایی بودی و هنوز هم  ، اما دیگر مهم نیست  ، چ فرقی می کند؟

 

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

باور کن که نیازی نیست به یاد کسی که نیست

اولش ترسناک ، بعد دردناک ، و بعد آزاد و رها و شاد . . .

فراموش می کنم

خدا حافظ

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

خداحافظ ای قصه ی عاشقانه خداحافظ ای آبی روشن دل

خداحافظ ای عطر شعر شبانه خداحافظ ای همنشین همیشه

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمی مانی ای مانده بی من

تو را می سپارم به دل های خسته

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس خداحافظی

را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد

خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ . . .

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

آهـــای مَــــردُم....!!!

عــــآشِــقــــش نشویـــــد...

به اندازه همه تان عـــآشــــقی کردم ""برایش""

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

زندگی بهمون آموخت

همیشه منتظر حمله احتمالی کسی باشیم که بهش محبت فراوان کردیم

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

رفتنت را خیالی نیست ! فقط مانده أم چگونه در چشمانی به آن زلالی ..

جا داده بودی آن همه دروغ را ؟!

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

برو که رفتنت دیگر آرزویم شده، برو که ماندن با تو خیانت به معنی عشق است..

معنی عشق ، صداقت ، وفاداری ، دوست داشتن از صمیمیم قلب بود...

که تو آن را برایم با بی وفایی، خیانت ، دروغ و دوست داشتن دیگری معنی کردی ...،

برو که  معنی عشق را به لجن کشیدی...

برو که دیگری منتظر عاشقت هستم های توست...

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

مخاطب خاص اگه خـــاص باشه . . . !
لازم نیست تو دورش رو از این و اون خلوت کنی!
خودش واسه بودن تو همه رو کنار میزنه!
لازم نیست واسش دنیا رو بخری تا بمونه . . .
خودش قدر یه شاخه گلتو میدونه!
لازم نیست هرکسی رو توجیه کنی و سرش رقابت کنی که عشــق مـــنه…
خودش تو رو به همه دنیا نشون میده …
لازم نیست نگران باشی که اگه بره…
خودش بهت ثابت میکنه اومده که بمونه!!!

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

به تو عادت دارم

مثل پروانه به آتش ، مثل عابد به عبادت

و تو هر لحظه که از من دوری ، من به ویرانگری فاصله می اندیشم

در کتاب احساس ، واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است

تو توانایی آن را داری که به این فاجعه پایان بخشی

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

دیـگـــر نه اشـک هایم را خــواهـی دیــد

نه التـــمـاس هـــایم را

و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…

به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی

درخـتـی از غــــرور کـاشـتم

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم !

از لج تو . . .  از لج خودم . . .

که حاضر نبودیم یک بار این ها را واقعی به هم بگوییم !

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

چقدر جالب !

تو لحظه های داغونی فقط یه نفر میتونه آرومت کنه

اونم کسیه که داغونت کرده !

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

خوابیدن با اس ام اس…

درد و دل با غریبه های مجازی…

کار هر روزمه

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

این شعرها دیگر برای هیچکس نیست

نه ! در دلم انگار جای هیچکس نیست

آنقدر تنهایم که حتی دردهایم

دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

آنقــدر مرا سرد کرد

از خودش

 از عشق

کــه حالا بــه جای دلبستن یخ بسته ام

 روی احساسم پا نگذاریــد لیز می‌‌خوریــد

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

بی وفایی کن وفایت می کنند 

 با وفا باشی خیانت می کنند

مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست 

 مهربان باشی رهایت می کنند

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

به اندازه ی چشمان 

کفتربازی که کفترش بر بام دیگری نشسته 

 بیقرارتم !

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

من را زیر خاکستر جا گـــــذاشتـــــــی!

آهـــــــایـــــــــــــ

با توام

تـو یادتـــــ نـــرود!

من به خاطرتــــــــو آتـــــــش گـــرفته ام

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

شرر زدی جگرم ، نازنین خداحافظ

شکست بال و پرم ، نازنین خداحافظ

دوان به سوی توبودم ، که از جفا تیری

زد عشق بر کمرم ، نازنین خداحافظ

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

چگونه بگذرم از عشق از دلبستگی هایم ؟

چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟

خداحافظ بدون تو گمان کردی که می مانم

خداحافظ بدون من یقین دارم که می مانی 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

آمدی چه زیبا ، گفتم دوستت دارم چه صادقانه

 پذیرفتی چه فریبنده ، نیازمندت شدم چه حقیرانه 

 به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه 

 واژه غریب خداحافظ به میان آمد چه بی رحمانه 

 و من سوختم چه عاشقانه

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ

مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ

مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را

برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

هنوز نیامده ای خداحافظ ؟

 تقصیر تو نیست همیشه همین گونه بوده 

 برو اما من پشت سرت نه دست که دل تکان می دهم

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

تمام نیمکت های پارک دونفره اند،
بیخیال
من روی زمین مینشینم...

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

شعر...



صدای نفس های توست !



وقتی سر بر سینه ام میگذاری



و کلمات



گورشان را گم میکنند!

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

این روزها…
انسان ها تنهایی ات را پر نمیکنند..
فقط خلوتت را میشکنند…

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

تنهــایــی یعنـــی :

امشبــم مثــل شبــای دیگـه
رو تختــت دراز بکشـــی
آهنگـــ بـــزاری و بـــازم فکــر کنــی
بـــه نبــودنش
بـه حرفایـــی کــه باهــم میزدیــد
بــه اینکـه بــا غریبــه ای رفتـــه
و مثـــل همیشــه چشمــات تقاصـــ پس بـــدن... !!!
هـــای زندگــی لعنتــی زیبایـــی هـــایـــت کـــــــــوووو؟؟

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

 

میگن سیگار به آدم آرامش میده !

کاش یکی پیدا میشد

بتونه قد یه نخ سیگار باشه …

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

 

دیشب که
نمی دانستم

به کدام یک از دردهایم بگریم

کلی خندیدم

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

ببینمت . . .
گونه هایت خیس اســـت . . .
باز با این رفیق نابابت . . .
نامش چی بود؟
هان!
باران . . .
باز با “باران” قدم زدی ؟
هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . .
همدم خوبی نیست برای درد ها . . .
فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میکنــــــد . . .

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

گناه شکستن روزه های امسال هم پای تو . . .
این رمضان ، هر روز باید غم تو را « بخورم »!

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |


Power By: LoxBlog.Com