سکوت

همونایے ڪـﮧ بهت محل نمیذارטּ



בنبال یڪے בیگـﮧ مثل سگ لـَﮧ لـَﮧ میزنـטּ !!



شڪ نڪـטּ !!

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

سڪوت" פֿـطرناڪتر از "פـرفهاے نیشـבار" است !



بـבونِ شَـڪ ڪسے ڪـﮧ "سُڪـوت"




مـے ڪنـב ؛ روزے פــرفهایش را سرنوشت بـﮧ شما פֿـواهـב گفت ..!

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

اگــه کسی خندیــد فکر نـکــُن آدم شادیـــِـه !
شایـــد از همــه چـیز بــُـریـده
شایـــد خـسـتـــه َس !
شایـــد خنده رو لباشـه،تا غم تو سینه ش دیده نـشــه !
شایـــد…

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

هیچوقت عشق را گدایی نکنید معمولا

چیز با ارزشی به گدا داده نمیشود.

 

 

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

قبل از اینکه به کسی بگی:"دوست دارم"
خوب فکرا تو بکن...
چون شاید چراغی رو تودلش روشن کنی!! که خاموش کردنش به خاموش کردن اون بیانجامه!!

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

نمیدونم این روزهام چطور میگذره فقط میدونم که میگذره.با ابهام،با یک گیجی ممتد،با

خلسه ای بی پایان....شاید به آرامش قبل از طوفان بیشتر شبیه باشه.میدونم قراره

طوفانی در درونم اتفاق بیفته اما هیچ ذهنیتی در موردش ندارم...

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

یــــــــــــــــــــــــــــــاد بگیر:
گاهی نباید ناز كـــــشید ؛
انتظاركـــــشید ؛
... آه كـــــشید ؛
درد كـــــشید ؛
فریاد كـــــشید ....
تـنهـآ باید دست كـــــشید و رفت ...

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

هرگز کسی را از رفتنتان نترسانید
عادی میشود
شایـــــــد هم تا حـــدی که در را برایتــــــان باز کنند . . .

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

گفتی : نفرین میکنی ؟

گفتم : نه ، اما از خدا میخوام

هیچکس ، اندازه من دوستت نداشته باشد...

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

یادم باشد به سهراب بگویم که عشق دیگر تپش قلبها نیست؛ صدای فنر تختهاست!!

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

گلایه ای نیست غرق شدن در دریا فرجام لحظه ای بود که بی گدار به اب زدیم

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

در من
فریادهای درختی‌ست
خسته از میوه‌های تکراری

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |


از بدی گریختم
و دنیا مرا نفرین کرد.

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

بـَـعــد مــَرگــَم روے ســَنــگــ قـَـبرم بنویــسید

ایــنــجــا ڪسـے خــوابـیـבهــ ڪہ

روزے هــِزار بــار مُرבه و زنــבه شــُבه

ایـنجــا قـَــبر یـڪ نــَفــَر نــیســتــ

ایــنــجــا یـڪ تـَن بــہ هـَمراه هــِزاران

آرزویــ زنــבهــ بہ گـــور شـُבهـ خــوابیـבهـ

ایــنــجــا ڪسے בفــن شــُבه

ڪہ قــَبـل از زنــבهـ بــوבنش ، مُرבه بــوבه

او هــَر لــَحظـہ مــیــان ایــن مـَرבم جــان בاבه

آرے بـــا خــَط בرشتــ بـنـویـسـید:....{اینـجــا یڪـ نـَفــَـر بــَב جــور مـُـرבه}

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

دوستت دارم
رازیست
که در میان حنجره
دق میکند .

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

سَلامتــی دختری که
وَقــتی בل بَستــــ
تا آخَــرش בر رو روی هـَـمه بَستــــ ...!
.
كصافططط בر رو روی خــوב مَنـم بَستـــ
......
روانــــی בرو وا کُـن مَنــَــم . . . .

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

♥عشق + دلواپسی = مادر♥
♥عشق + ترس = پدر♥
♥عشق + یاری = خواهر♥
♥عشق + دعوا = برادر♥
♥عشق + زندگی = همسر♥
&
♥عشق + دلواپسی + ترس + یاری + دعوا + زندگی = دوست♥

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

ایـטּ روزهـا آنـقَـבر بُغضـَمـ سَنگـیـטּ شـُבه


ڪــہ، اَگـَر گـَرבنَـمـ را هَــمـ بِزَنے

بــہ جـاے פֿـوטּ

اَشـڪـ میـریـزَב...

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون می کنه :

این که هر کاری در توانت هست براش انجام بدی ،

آخـرش بـرگرده بگه :

مگه من ازت خواستم:

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

تـنـهــــــــایی یـعـنـی
بیــن آدمـــایی بـاشی
که میگن دوستت دارن
ولــــــی
کـنار دلتنگیات نیـستـن

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

آزار دهنده ترین سکوت وقتی است که ...

............

.........

.........

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

خدایا از تو معجزه می خواهم
معجزه ای بزرگ در حد خدا بودنت
معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند
خـــــــــدایاااااااااا
تو خود بهتر میدانی که ناامید نیستم
فقط دلتــــــــنگم....

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

کمی رحم کن...لعنتی!

این طور که راه می روی.... به ناز......

شهر بیچاره می شود!!!

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |

چنان دل کندم از دنیا

       که شکلم شکل تنهاییسیت  

            ببین مرگ مرا در خود 

                       که مرگ من تماشاییست  

مرا در اوج می خوای تماشا کن تماشاکن ،دروغین بودم از دیروز مرا امروز حاشا کن ....در این دنیا که حتی ابرم هم نمی گرید ب حال من

                                                            همه از من گریزانندتو هم بگریز از این تنها                   

نوشته شده در برچسب:تنها,ساعت توسط یاسین| |

جوانی داستانی یود _

پریشان داستان بی سرانجامی _

غم آگین غصه تلخی که از یادش هراسانم _

به غفلت رفت از دستم _

وازین غفلت پشیمانم _

ولی افسوس ،هزار افسوس _

به عمری در رهش آویختم فانوس چشمم را _

نوشته شده در برچسب:جوانی,ساعت توسط یاسین| |

یادش بخیر....

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط یاسین| |


Power By: LoxBlog.Com