سکوت
خدایا، خوب نگاه کن این کودک درمانده از روزگارت را ... این است حال و روز دلدادگی و دلواپسی من ... نگو این تاوان عشق است که خوب می دانم تو بر بنده های مجنونت عاشق تری ...
نگذار بودنت را فراموش کنم که اینک تنها تو برایم مانده ای و بس
نگذار! ... مرا به خود وامگذار که اگر لحظه ای بودنت را از یاد برم، از بودن خود دست خواهم کشید.
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در برچسب:, ساعت
توسط یاسین| نظر بدهيد |
Power By:
LoxBlog.Com |